شعبده بازی

اموزش رایگان حرفه ای شعبده بازی

شعبده بازی

اموزش رایگان حرفه ای شعبده بازی

با سلام در این سایت به شما اموزش خواهیم داد چطور شعبده بازی های حرفه ای انجام دهید

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۵ آذر ۹۷، ۱۲:۴۵ - محمد امین آورند
    خوب است

اموزش تردستی های معروف جهان

در این نمایش، شعبده باز در داخل یک لیوان آب می ریزد اما ناگهان به جای آب، تکه های یخ از آن خارج می شوند. البته باید بدانید که در اینجا هیچ چیزی بر خلاف قوانین فیزیک رخ نمی دهد.


راز این حقه چیست؟


در داخل این لیوان یک تکه اسفنج وجود دارد که آب را به خود جذب می کند و یک تکه یخ نیز در درون آن پنهان شده است. این کار بسیار ساده است و می توانید آن را در خانه نیز انجام دهید.


 غیب شدن کبوترها



در این نمایش، شعبده باز یک یا دو کبوتر را در داخل یک جعبه قرار می دهد اما وقتی جعبه را باز می کند هیچ کدام از کبوترها در داخل جعبه نیستند.


راز این حقه چیست؟


جای این کبوترها کاملاً امن بوده و جای نگرانی نیست. در واقع در داخل در این جعبه یک فضای خالی سری وجود دارد که کوچک و غیرقابل دیدن است اما کبوترهای می توانند برای مدتی در داخل آن باقی بمانند.


 زنده به گور کردن



در این نمایش، که همواره در یک فضای باز انجام می شود، شعبده باز در درون یک جعبه قرار داده شده و دستیارش او را در زیر زمین خاک می کند و دقایقی بعد او از این تله خطرناک زنده و سلامت بیرون می اید. البته هر شعبده بازی این نمایش را انجام نمی دهد زیرا بسیار خطرناک است. اما اگر همه مراحل به خوبی و به درستی انجام شوند، هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و تماشاگران شگفت زده خواهند شد.


راز این حقه چیست؟


در واقع جعبه شبیه تابوت یک در مخفی دارد که با استفاده از آن، شعبده باز به یک اتاق خالی زیرزمینی که در کنار قبر کنده شده وجود دارد و پر از اکسیژن و دارای نور کافی است وارد می شودو سپس از طریق قفسه هایی مخصوص و نگه داشتن نفس خود برای چند ثانیه از زیر زمین خارج می شود.


 فرو کردن سوزن در پوست



در این نمایش، شعبده باز با استفاده از یک سوزن پوست دست خود را سوراخ می کند. اما لازم نیست که برای این شعبده بازی خارق العاده وی خود را گرفتار درد و زخمی شدن کند. حقه بسیار ساده تری وجود دارد.


راز این حقه چیست؟


در واقع شعبده باز پوست خود را سوراخ نمی کند. او لایه ای از یک ماده آرایشی ساخته شده از چسب لاستیکی را روی دست خود می ریزد و مقداری نیز خون در سوزنی که در واقع توخالی است ریخته می شود و پس از فرو کردن سوزن در داخل لایه چسب خشک شده از سوراخ های ریزی که در آن تعبیه شده خون بیرون می ریزد.


 بلعیدن شمشیر



این شعبده بازی خارق العاده کمی با بقیه متفاوت بوده و به مهارت شعبده باز بستگی دارد. در این نمایش، شعبده باز یک شمشیر را در حلقوم خود فرو برده و می بلعد.


راز این حقه چیست؟ 


در واقع در این شعبده بازی تمرکز اصلی و کامل بر روی این نکته  است که شمشیر در مسیری خاص پیش رفته تا به ارگان های داخلی آسیبی وارد نکند. حلق و نای باید در یک خط راست قرار گیرند و بدین ترتیب شمشیر در مری فرو می رود. شعبده باز برای مهارت در این نمایش باید تمرینات زیادی انجام دهد.

افشای حقه های کلیدی شعبده بازان دنیا

درآوردن سکه از پشت گوش

 

یکی از معروف ترین تردستی ها که همیشه می تواند حضار را به شگفتی بیندازد و با وجود ساده بودن، هنوز هم سرگرم کننده و جالب است، بیرون آوردن سکه از پشت گوش است. در این شعبده مشهور، مجری بعد از نشان دادن دست های خالی، یکی از حضار داوطلب را به روی سن احضار می کند. بعد از بیان کلمات عجیب و در حالی که انگار یک ورد جادویی بر زبان می آورد، سکه کوچکی را از پشت گوش یا گردن تماشاگر بیرون می آورد. زمانی گفته می شود که این دو نفر یعنی مجری و تماشاگر احتمالا با هم آشنا بوده اند و تماشاچی از قبل سکه ای را در یقه پیراهنش پنهان کرده است. اما وقتی تماشاچیانی از وسط سالن، آن هم در حالی که پیراهن شان بدون یقه بود، به روی صحنه آورده شدند، هیچ کس به جز شعبده بازها نمی توانست درباره راز این شعبده حرفی به میان بیاورد. حالا ما این راز مهم را با شما در میان می گذاریم.

 

 

 

در این شعبده، معمولا شعبده باز یک انگشتر به دست دارد که به رنگ پوستش است و دیده نمی شود. پشت این انگشتر یک سکه کوچک جاسازی شده است. این سکه در یک فضای خالی که از قبل در انگشتر جادویی قرار داده شده، جاسازی می شود به نحوی که برای آزاد کردن آن فقط یک فشار کوچک به انگشتر یا آزاد کردن ضامن کافی است. البته هر شعبده بازی یک راه برای دور زدن این راز دارد. برای مثال ممکن است کسی سکه را پشت دست دیگرش یا در آستینش گذاشته باشد. چون این شعبده خیلی قدیمی است و بسیاری از شعبده بازها از آن اطلاع دارند، روش های جدیدی برای غافلگیر کردن تماشاچی ها ابداع شده که عموما لو نرفته اند اما تردستی اصلی همانی است که برایتان شرح دادیم.


 

پنهان کردن اشیای غول پیکر

 

تا همین چند سال پیش پنهان کردن اشیای بزرگ یکی از مهم ترین تردستی هایی بود که می توانست تماشاچی ها را شگفت زده کند. این بازار تا جایی مورد استقبال مردم بود که کار شعبده بازها از غیب کردن خودرو و ترن به ساختمان های بزرگی مثل مجسمه آزادی در آمریکا هم رسید. تمام مراحل هم به نظر خیلی ساده و عادی به نظر می رسید. شعبده باز با کمک هلیکوپتر روی مجسمه بزرگ پرده می اندازد. بعد یک ورد عجیب می خواند و در حالی که تماشاچی ها و حتی دوربین رسانه ها روی سازه بزرگ بتنی زوم کرده اند، همه چیز را ناگهان غیب می کند. هر چند در طول سال هایی که از ابداع این شعبده گذشته، روش های جدیدی برای اجرای آن ابداع شده که راز تمام شان هنوز فاش نشده است اما یک اصل ثابت در شعبده پنهان کردن مجسمه آزادی وجود دارد.

 

 

 

آن هم به خطا انداختن مردم با استفاده از تعداد زیادی آینه است که در جاهای درست قرار گرفته اند. این آینه ها نور را طوری بازتاب می دهند که انگار جلوی مجسمه به طور کامل پوشیده شده است. مکانیزم دقیقی که باعث می شود این آینه ها با سرعت و در عرض چند دقیقه بالا بیایند و مجسمه را بپوشانند هنوز لو نرفته اما هر چند وقت یک بار، محاسباتی که تعداد آینه ها، محل قرارگرفتن آن ها و زاویه جایگذاری آینه ها را مشخص می کند، پیشنهاد می شوند. به خاطر پرخرج بودن آزمایش این روش ها، همه چیز فعلا در حد محاسبه روی کاغذ است.



غیب کردن لیوان و سکه

 

یکی از مشهورترین شعبده هایی که در کلاس های شعبده بازی آموزش داده می شود مربوط به غیب شدن لیوان است. در این نمایش، شعبده باز یک لیوان را بیرون آورده و آن را جلوی چشمان تماشاچی ها می گیرد، بعد هم در حالی که آن را با پارچه ای می پوشاند ناگهان آن را غیب می کند. یک شعبده شبیه این هم وجود دارد که در آن، شعبده باز یک شیء کوچک مثلا سکه یا توپ را در چند لیوان پنهان کرده و آن را بعد از چند بار چرخاندن غیب می کند، آن هم در حالی که به نظر نمی رسد دستش با میز یا لیوان در تماس است. او لیوان ها را بر می دارد تا داخل و بیرون آن ها را به تماشاچی ها نشان بدهد، اثری از توپ یا سکه نیست.

 

 

 

برای آنکه تماشاچی ها بیشتر شگفت زده شوند، شعبده باز کتش را هم بیرون آورده و با پیراهن آستین کوتاه جلوی شان ظاهر می شود تا نشان بدهد که در لباسش چیزی را پنهان نکرده است. پس سکه کجاست؟ تمام راز روی میز شعبده باز قرار گرفته است. یک سوراخ بسیار کوچک به اندازه سکه، توپ یا لیوان، بر روی میز ایجاد شده. زمانی که شعبده باز ادعا می کند لیوان غیب شده، درواقع این دریچه را باز کرده و شیء مورد نظرش را به داخل روزنه هدایت کرده است. اما چطور چنین چیزی ممکن است در حالی که او حتی دستش به میز نخورده؟ پای شعبده باز را فراموش نکنید. در زیر پای او یک پدال قرار گرفته که دریچه کوچک را باز و بسته می کند، آن هم درحالی که همه حواس تماشاچیان به دست شعبده باز یا اطراف صحنه برای پیدا کردن دستیار او معطوف شده است.



پول نصف می شود یا مداد؟

 

تردستی با پول یکی از پرطرفدارترین و در عین حال ساده ترین شعبده هایی است که در تمام دنیا شکل می گیرد. در این شعبده، تردست کارهایی با پول انجام می دهد که همه را به شگفتی می اندازد. یکی از محبوب ترین این شعبده ها را با عنوان «نصف کردن دلار» می شناسند که گفته می شود توسط دیوید کاپرفیلد ابداع شده است. در این نمایش، شعبده باز  یک اسکناس را برداشته و یک مداد را در دست دیگرش می گیرد. او وانمود می کند که در حال بریدن اسکناس است. در عرض چند ثانیه، اسکناس واقعا نصف می شود. شعبده باز در حالی که خونسردی اش را حفظ کرده، اسکناس را که از وسط و با دقت دو نیم شده، به تماشاچی ها نشان می دهد.

 

او معمولا برای این که حساسیت تماشاچی ها را برانگیزد از اسکناس 100 دلاری استفاده می کند که ارزش بیشتری دارد و تماشاگر با دیدن نصف شدن آن بیشتر نگران می شود. در این مرحله، شعبده باز به مردم وعده می دهد که می تواند اسکناس را به حالت اولش برگرداند. بعد هم در عرض چند ثانیه، در حالی که تماشاچیان هنوز مبهوت و حیرت زده اند، دلار سالم را مقابل چشم شان می گیرد. همیشه راه هایی برای این که آن ها بیشتر شگفت زده و مبهوت شوند، وجود دارد. یکی این که اسکناس را پیش و پس از اجرای نمایش در اختیار چند تماشاگر می گذارند تا از اصل و سالم بودن اسکناس مطمئن شوند.

 

 

 

برخی دیگر از شعبده بازان هم از تماشاچی ها می خواهند تا شماره سریال روی اسکناس که شماره ای منحصر به فرد است یادداشت کنند. بعد از اجرای نمایش، با نشان دادن اسکناس و شماره سریال آن نشان می دهند که اسکناس عوض نشده و همان اسکناس پاره قبلی است که تعمبر شده است. اما راز این شعبده در کجاست؟ یکی از کارهای شعبده بازها این است که توجه شما را با چیز دیگری پرت کنند. در این مورد هم توجه همه به اسکناس جلب شده، در حالی که تمام راز شعبده در مداد نهفته است. این مداد از قبل دو تکه شده و در انتهای هرکدام از تکه های آن، یک آهنربای قوی کار گذاشته شده که باعث می شود در کوتاه ترین زمان ممکن، این دو قطعه به هم بچسبند.

 

زمانی که شعبده باز ادعا کرده اسکناس بریده شده، درواقع دو تکه مداد را از هم جدا کرده است. تنها کار مهم او این است که مداد را در حالی قرار می دهد که با استفاده از خطای دید، تماشاچی به اشتباه افتاده و فکر می کند اسکناس نصف شده است، در حالی که در اصل، مداد نصف شده بود. شعبده بازهای خبره در این باره یک توصیه مهم هم دارند؛ به جای مداد از خودکار استفاده نکنید چون کارگذاشتن آهنربا در آن خیلی دشوار است و ممکن است دست تان رو شود. البته اگر جوهر خودکار کار دست تان ندهد. این شعبده یکی از تردستی های معمول در کلاس های شعبده بازی است اما اگر تازه کار هستید، اسکناس را فراموش کنید و از کاغذ به جای آن استفاده کنید.


 

شعبده انسان های نصفه نیمه

 

نصف کردن آدم از آن کارهایی است که همیشه باعث شگفتی تماشاچی ها شده است. هرچند وقت یک بار هم شعبده بازها چاشنی نمایشی بیشتری به این تردستی اضافه می کنند تا عده بیشتری را مبهوت و متحیر کنند. در مدل کلاسیک این شعبده که از سال ها پیش در دنیا اجرا می شده، دستیار شعبده باز روی یک تخت دراز می کشد، شعبده باز در حالی که مشغول اجرای یک سری کارهای نمایشی است، روی دستیارش را با پارچه یا تخته های چوبی می پوشاند و در مقابل چشم های حیرت زده تماشاچیان ادعا می کند که می خواهد با اره یا یک تبر او را نصف کند. در حالی که مردم با چشم های نگران صحنه را تماشا می کنند، شعبده باز با خونسردی مشغول اره کردن می شود.

 

 

 

دستیارش برای این که نشان بدهد همه چیز طبیعی است، چشم هایش را می بندد، مدام گریه کرده و فریاد می کشد اما شعبده باز تا اره کردن تمام بدن کوتاه نمی آید. در نهایت هم دستیار چشم هایش را بسته و وانمود می کند از ترس جان داده است. شعبده باز برای این که نشان بدهد او واقعا مرده، دو تکه چوبی که قبلا بدن کامل دستیار در آن قرار داشته و حالا به دو نیمه تبدیل شده کاملا از هم جدا کرده و هر تکه را به تماشاچی ها نشان می دهد. بعضی از تردست ها یک حلقه فلزی شعبده بازی را در زیر تخت یا اطراف جعبه های چوبی حرکت می دهند تا وانمود کنند، این تخت به هیچ جای دیگری ارتباط ندارد.

 

چند دقیقه بعد از آغاز نمایش، دل شعبده باز به رحم می آید و سعی می کند تکه های بریده بدن دستیارش را به هم بچسباند. او با ساده ترین روش ممکن جعبه ها را به هم نزدیک کرده و ادای چسب زدن به جعبه را در می آورد. هیچ کس باور نمی کند که این کارها فایده ای داشته باشد اما بعد از چسبیدن جعبه ها به هم، پا، دست و در آخر سر دستیار شروع به حرکت می کند. او زنده شده است! اما چگونه؟ در این تردستی، دستیار شعبده باز درون تختی چوبی در حالی که زانوهایش را در بغل گرفته، خوابیده است. شخص دیگری که پاهایش با پای دستیار از نظر اندازه شباهت دارد، در زیر جعبه دیگری خوابیده و پاهایش را بیرون گذاشته است.

 

از همان آغاز نمایش، دو انسان جدا در جعبه خوابیده اند که به طور هماهنگ دست ها و پاهایشان را تکان می دهند. وقتی شعبده باز ادای بریدن را در می آورد، سر دستیار و پاهایش هر دو بی حرکت هستند و بعد از پایان شعبده جان گرفته و حرکت می کنند. وقتی در پایان نمایش شعبده باز از دستیارش می خواهد بیرون بیاید تا همه ببینند آسیبی ندیده، او خیلی سریع پاهایش را از حالت جمع کرده، خارج کرده و بیرون می پرد. در همین 

افشای راز چند حقه شعبده بازان معروف جهان


راه رفتن روی آب: 

راه رفتن روی آب همیشه برای مردم دنیا کار پیچیده‌ای بوده تا جایی که اگر کسی می‌توانست چنین کاری بکند و با وزن چند ده کیلویی‌اش روی آب راه برود – بدون اینکه آب از آب هم تکان بخورد- انگار کاری کرده بود در حد و اندازه معجزه. اما اینکه کسی در قرن بیست و یکم، آن هم با آن سر و شکل امروزش، بخواهد پابرهنه روی آب قدم بردارد جای حرف زیادی دارد. 


آنجل با ترفند راه رفتن روی آب خیلی از مردم عامه جهان را که عشق ژانگولر زدن دارند با خودش همراه کرد. گل سر سبد برنامه‌های اول مجموعه «مایندفریک» هم همین راه رفتن روی آب بود؛ کلیپی که در آن نشان می‌داد مرد جوان در حالی روی آب به آرامی قدم برمی‌دارد که یک عالم آدم بالغ و عاقل دور و برش در استخر دارند بی خیال شنا می‌کنند. 


رازگشایی: 

قاعده بازی آبکی کریس آنجل خیلی زودتر از آنچه که انتظار می‌رفت فاش شد. کلیپ و عکس‌های زیادی که خبر از حقه ساده تردست جوان می‌داد و اینکه او به چه راحتی و فقط با کمک گرفتن از دو، سه لایه شیشه و یک فیلم‌بردار وفادار و چند نفری که همیشه از سیاهی لشکرهای او به حساب می‌آیند از خجالت هر چه شعبده‌باز و تردست دنیاست درآمده و برای مدت زیادی عالم و آدم را سر کار گذاشته بود. ماجرا ساده‌تر از این حرف‌هاست. 


یک میز شیشه‌ای بسیار ظریف که البته از نمونه‌های دیگر محکم‌تر و سخت‌تر است و می‌تواند وزن ۸۰ کیلویی آقای شعبده‌باز را تحمل کند جوری در استخر قرار گرفته که با زاویه‌ای که فیلم‌بردار از آنجل نمایش می‌دهد به هیچ صورتی دیده نمی‌شود و آن قدر هم ظریف است که حتی در نمای بسته‌ای که از کف پای آنجل هم گرفته شده هیچ اثری از پیچ و تاب‌های جنس شیشه‌ای میز نیست! 


کریس آنجل برای واقعی‌تر شدن ماجرا کارهای دیگری هم کرده؛ اینکه بعضی از قسمت‌های میز را باز نگه داشته تا هرازگاهی آنهایی که داشتند زیرآبی می‌رفتند سری بیرون بیاورند، نفسی بکشند، تشویقی کنند و دوباره به آب تنی‌شان ادامه بدهند! 

 

شعبده‌باز روی لایه‌ای از شیشه ظریف و محکم راه می‌رود.در حالی که همه تصور می‌کردند روی آب پا می‌گذارد: 

 

میز شیشه‌ای آنقدر ظریف ساخته شده که به‌راحتی قابل دیدن نیست. 


رد شدن نخ از گردن 

کریس آنجل کارهای زیادی کرده است. از نصف کردن آدمیزاد وسط خیابان گرفته تا درآوردن پروانه از دل و روده خودش. همه‌اش را هم در چشم‌زدنی انجام داده بدون اینکه کسی لحظه‌ای بخواهد به حقیقت کارهای شعبده‌باز شک کند. کلیپ‌های هر کدام از این تردستی‌ها هم در اینترنت زیاد است. 


این وسط رد کردن نخ از وسط گردن بدون اینکه ذره‌ای خون روی زمین بریزد از آن کارهایی بود که مو به تن همه سیخ کرد و خیلی‌ها همان‌جا به اوج کار شعبده‌باز پی بردند. در یکی از از کلیپ‌های مایندفریک، کریس آنجل رو به دوربین بدون اینکه بخواهد کار اضافه‌ای کند نخی را روی گردنش می‌کشد و آن قدر این کار را ادامه می‌دهد که نخ کم‌کم توی گلویش فرو می‌رود و دیگر دیده نمی‌شود. فقط دو سر نخ باقی می‌ماند و تلاش بیشتر شعبده‌باز برای در آوردن دوباره نخ از بیخ گلویش! 


رازگشایی: 

حقه است! آن هم به روشی که حل آن برای من و شمای بی‌‌خبر از همه جا کمی سخت است. البته اگر کمی با فوت‌و‌فن‌های شعبده‌بازی آشنا باشید متوجه می‌شوید! 


شعبده‌باز قبل از انجام تردستی‌اش ماده‌ای خاص به گردنش مالیده که بعد از هر بار تکان نخ ضخیم‌تر شده و مانند خمیر و به رنگ بدن او نخ را به درون خودش راه می‌دهد بدون اینکه از پوست گردن جدا شود. اینجاست که تماشاچی فکر می‌کند خمیری که روی گردن شعبده‌باز است همان پوست برآمده اوست که با تکان‌های نخ دارد متورم می‌شود! 

 

یک نخ پلاستیکی تنها وسیله‌ایست که شعبده‌باز با آن کارش را شروع کرد : 

 

خمیر پلاستیکی در مدت کوتاهی کاملا به رنگ پوست شعبده‌باز در‌می‌آید: 

 

ماده‌ای که آنجل برای فرو کردن نخ در گردنش استفاده می‌کند 

فقط یک وسیله خاص شعبده‌بازها است. 


رد شدن غلتک از روی بدن 

حتی کسی مانند کریس آنجل معروف هم با آن دک و پزش یک جاهایی برای اینکه حواس مردم کوچه و بازار ینگه دنیا را سمت خودش جلب کند به وسط خیابان می‌آید و با آن قد و قامت نه چندان پهلوانی‌اش خودش را به زیر یک غلتک چند صد تنی می‌اندازد. این اجرا یکی از پربیننده‌ترین کلیپ‌های آقای شعبده‌باز بود که یک روز تابستانی در نیویورک اجرا شد. برای کریس آنجل پارچه‌ای بزرگ روی زمین پهن کردند و رویش هم یک عالم خرده شیشه ریختند. غلطک را هم کمی عقب‌تر گذاشته بودند. کریس به وسط میدان آمد. روی پارچه دراز کشید و شکمش را به روی شیشه‌ها گذاشت. 


بدون اینکه حتی یک قطره خون از بدنش بریزد. بعد هم غلتک آسفالت کاری راه افتاد و از روی انگشت‌های پای شعبده‌باز رد شد و تا کمر او جلو آمد. آه و ناله شعبده‌باز بود که بلند شد. مردم هم بدتر! بعد هم غلتک کنار می‌رود و کریس جوان خودش را از زیر آن بیرون می‌کشد. شعبده‌باز زنده است بدون اینکه حتی خراشی برداشته باشد! 


رازگشایی: 

کریس آنجل بیشتر از اینکه شعبده‌باز خوبی باشد داستان رد شدن غلتک از بدن شعبده‌باز هم یکی از آن ماجراهایی است که او به خوبی از پس آن برآمد. اولا که شیشه‌ها واقعی نبودند و از جنس همان شیشه‌هایی بودند که این روزها در تهیه فیلم‌های سینمایی و صحنه‌های اکشن آنها زیاد به کار گرفته می‌شود. آنجایی که بطری شیشه‌ای توی سر دشمن می‌شکند یا طرف از بالای یک برج چند طبقه با یک عالم شیشه خرده شکسته به پایین می‌آید. 


این جور شیشه‌ها ساختگی هستند و هیچ آسیبی به بدن نمی‌زنند. اما اصل ماجرای غلتک اینجاست که قبل از اجرای شعبده‌باز‌ دار و دسته او به محلی که آنجل قرار بود در آن اجرا داشته باشد رفتند و مساحتی به اندازه بدن او را کندند. جایش را هم با یک اسفنج نرم و انعطاف‌پذیر پر کردند و رویش را هم پارچه کشیدند و خرده شیشه ریختند. با رد شدن غلطک از روی پاهای شعبده‌باز بدن او به پایین می‌رفت و هیچ آسیبی نمی‌دید! 

 

غلتک آسفالت‌کاری در حالی از روی تن شعبده‌باز رد شد که زیر بدن او پر از خرده‌شیشه بود : 

 

یک نوار اسفنجی پهن زیر بدن شعبده‌باز قرار می‌گیرد تا بافشار غلتک آسیبی به او نرسد.

40 شعبده ساده

ک چوب گرد و باریک را انتخاب کرده و یک تکه مقوا ( کارت ویزیت ) به سر آن بچسبانید. سپس در یک طرف مقوا عکس یک قفس و در طرف دیگر آن تصویر یک پرنده را بکشید. حالا مطابق شکل، چوب را در کف دو دست خود بسرعت بچرخانید. به نظر می رسد که پرنده در داخل قفس قرار گرفته است.



2ـ توپ فلزی


روی هر یک از دو انگشت سبابه خود یک انگشتانه فلزی بگذارید. سپس دو انگشت را در یک امتداد و روبروی هم قرار داده، آنها را از فاصله 30 سانتی متری به چشمان خود نزدیک کنید. در فاصله ای معین، یک جسم فلزی بین دو انگشت خود در هوا مشاهده خواهید کرد که شبیه به یک توپ فلزی است.



3ـ جمجه عجیب


انسان همواره دچار خطای دید می شود و گهگاه از این موضوع به عنوان یک تفریح سالم لذت می برد. حالا با دقت به تصویر زیر نگاه کنید . . . چه می بینید؟ یک جمجمه؟ یا دو کودک که در کنار هم نشسته اند !؟



4ـ دست و آتش


توجه ـ این بازی فقط مخصوص سیگاری هاست و کودکان نباید به هیچ عنوان این بازی را اجرا نمایند.


زمانی که دوستان شما در یک اتاق دور هم جمع هستند وارد اتاق شده و بلافاصله آتش سیگار یکی از آنها را با دو انگشت خود بردارید و خاموش کنید .


راز : دور از چشم اطرافیان، دو انگشت شست و سبابه خود را بر روی یک تکه یخ بچسبانید تا انگشتان حالت بی حسی بخود بگیرند؛ سپس انگشتان خــود را با دستمال خشک کرده و بلافاصله به میان جمع بیایید. پیش از آنکه بی حسی انگشتانتان از بین برود آتش سیگار یکی از دوستان را با همان دو انگشت از سیگار جـــدا ساخته و آتش را در بین انگشتان خــود خاموش و پودر نمایید . اگر این نمایش را با تمرینات کافی و به موقع انجام دهید، هم به انگشتانتان آسیبی نمی رسد و هم موجب تعجب و تشویق قـرار خواهید گرفت.


5ـ تله پاتی با سکه


چند نفر از دوستان خود را دور یک میز بنشانید و چهار سکه هم شکل را در چهار گوشه یک کلاه قرار دهید .

سپس به یکی از حضار بگویید که در غیاب شما یکی از سکه ها را برداشته و تاریخ آنرا به خاطر بسپارد. سپس به دست سایر دوستان بدهد تا آنها نیز تاریخ سکه را تماشا کنند و در کلاه بگذارند. پس از چند لحظه سکه مورد نظر را حدس می زنید.

راز : با پشت دست سکه ها را لمس کرده و هرکدام را که گرمتر بود به عنوان سکه انتخابی معرفی کنید.

6ـ بازی با عدد هشت


از دوست خود بخواهید که هشت بار عدد 8 را طوری کنار هم قرار دهد که حاصل جمع آن مساوی با عدد 1000 شود.


راز : 1000=888+88+8+8+8



7ـ تاریخ تولد


می خواهم با استفاده از سال تولد شما، نوعی بازی با اعداد را به نمایش بگذارم. در واقع با انجام چند عمل ریاضی بر روی سال تولد شما کاری می کنم که همیشه و برای همه افراد، نتیجه به دست آمده برابر با عدد 4 باشد.


ابتدا تاریخ تولد خود را برعکس کنید ( برای مثال اگر تاریخ تولد شما 1334باشد، برعکس آن مساوی است با 4331 ).


عدد کوچکتر را از عدد بزرگتر کم کنید: ( 2997=1334-4331 )


عدد 5 را از حاصل کم کنید: ( 2992=5-2997 )


اعداد حاصل را با هم جمع کنید: ( 22=2+9+9+2 )


باز هم اعداد حاصل را با هم جمع کنید: ( 4=2+2 )


همانگونه که در بالا اشاره شد جواب، همیشه عدد 4 است.


8ـ انرژی ذهن


با نگاه نافذ خود ساعت مچی تماشاگران را در کف دست خودشان از حرکت باز نگاه دارید بطوری که عقربه ثانیه شمار حرکت نکند! حتی می توانید یک چوب کبریت را در کف دست تماشاچی به حرکت وادارید!!!


راز: یک آهن ربای قوی و بزرگ به اندازه یک قوطی کبریت را در زیر آستین پیراهن یا کت خود ( درست در محل بستن ساعت مچی ) به وسیله کش محکم ببندید. در هنگام اجرا، آن دست تماشاچی را که حامل ساعت مچی است در دست خود بگیرید و در میدان مغناطیسی ایجاد شده توسط آهن ربا قرار دهید تا ثانیه شمار از کار بیفتد.



برای به حرکت در آوردن چوب کبریت نیز از قبل یک سوزن نازک را با ظرافت در وسط چوب کبریت پنهان کنید. این امر باعث می شود که چوب کبریت در کف دست تماشاچی به حرکت در آید. نحوه قرار دادن دست تماشاچی در تصاویر به وضوح مشاهده می شود.



9ـ سکه سحر آمیز


شعبده باز در جمع حضار یک لیوان شیشه ای شفاف را روی جلد کتابی که در دست دارد قرار داده و سکه _ ای را درون لیوان می اندازد. سپس با نگاه به سکه فرمان حرکت می دهد و سکه درون لیوان به حرکت در می آید.


ابزار: یک جلد کتاب ـ یک عدد سکه _ یک لیوان شیشه ای ـ مقداری نخ بی رنگ نازک ( نامرئی ) ـ نوار چسب بی رنگ


قبل از اجرا، یک سر نخ را لا به لای صفحات کتاب بچسبانید و سر دیگر آن را به وسیله چسب نواری به بدنه سکه متصل کنید. سکه را روی جلد کتاب بگذارید و آماده نمایش شوید. بعد از اینکه لیوان را به حضار نشان دادید سکه را در داخل لیوان بیندازید و طبق شکل با قرار دادن انگشت شست در پشت نخ، سکه را به حرکت در بیاورید.



با کمی تمرین به راحتی می توانید این بازی جالب را در جمع دوستان به اجرا بگذارید . در ضمن برای اینکه نخ از فاصله نزدیک دیده نشود می توانید جلد کتاب را به شکل خانه های کوچک شطرنجی طراحی نمایید.


10ـ دست سوراخ


یک ورق کاغذ معمولی بردارید و آنرا لوله کنید. یک چشمتان را ببندید، با چشم دیگر داخل لوله را نگاه کنید و در همان حال دست دیگر را در کنار لوله کاغذی ( حدوداً در وسط آن ) قرار دهید. حالا دو چشم خود را باز نگاه دارید. همزمان با یک چشم به داخل لوله و با چشم دیگر به کف دست خود نگاه کنید. در این شرایط کف دست خود را سوراخ می بینید!



11ـ دوست یا فامیل


شعبده باز در یک میهمانی ادعا می کند که من یک به یک دوستان و فامیل های شما را می شناسم و اگر اسم آنها را روی کاغذ بنویسید، تشخیص می دهم که کدام یک دوست و کدام یک فامیل شماست.


آن وقت حاضران را دو دسته می کند و به هر کدام تعدادی کارت و یک مداد می دهد. از دسته اول

می خواهد که هر کس نام و نام خانوادگی یکی از دوستانش را روی کارت بنویســــــد؛ از دسته دوم نیز می خواهد که هر کس نام و نام خانوادگی یکی از فامیل هایش را یادداشت کند. سپس پشت به میهمانان قرار گرفته و از یک نفر می خواهد که کارتها و مدادها را جمع کند. آنها را تحویل می گیرد، چند بار با هم مخلوط میکند و شروع به خواندن می نماید. سرانجام یک به یک مشخص می کند که کدام ها دوست هستند و کدام ها فامیل !

راز: کارتها با هم یکسان هستند ولی مدادها با وجود شباهت ظاهری، دو نوع هستند؛ یعنی درشت نویس و نازک نویس. بنابراین هرچند که با مخلوط کردن کارت ها ذهن حاضران متوجه موضوعات فرعی می شود اما شناختن دوستها و فامیلها از یکدیگر بسیار ساده است .


12ـ شعبده فکری با پرتقال


در یک مهمانی پرتقالی را به اطرافیان نشان دهید و بگویید: « چه کسی می تواند دقیقاً بگوید که این پرتقال چند قاچ دارد »؟


هر کس برای خودش تعداد قاچ های پرتقال را حدس می زند. اما شما با صلابت کامل بگویید:

« من می توانم دقیقاً بگویم هر پرتقالی را که شما انتخاب می کنید، چند قاچ دارد »! و این کار را چندین مرتبه با چند پرتقال به نمایش بگذارید.


راز : برای پی بردن به تعداد قاچ های پرتقال، کافی است با دقت به قسمت کلاهک پرتقال نگاه کنید . . . در این محل دانه های ریزی دور کلاهک به چشم می خورند. این دانه ها مشخص کننده تعداد قاچ های پرتقال است. یعنی اگر روی کلاهک پرتقال 11 دانه ریز وجود داشته باشد پرتقال 11 قاچ دارد ... به همین سادگی !


13ـ نی آهنین


برای اجرای این نمایش به یک بطری نوشابه پلاستیکی خالی و یک عدد نی نوشابه احتیاج دارید.


در جمع دوستان سؤال کنید:« چه کسی بوسیله نی نوشابه می تواند بطری خالی نوشابه را از روی میز بلند کند » ؟ واضح است کسی از عهده آن بر نمی آید و اگر هم تلاش کند، نی خم می شود و بطری به پائین می افتد.


راز : طبق شکل قسمتی از نی را خم کنید ( خم آن باید کمی بیشتر از قطر بدنه نوشابه باشد ). به همان حالت، نی را داخل بطری قرار دهید و سر دیگر نی را گرفته و بطرف بالا بکشید ...


بطری همراه با نی بلند می شود !



14ـ یک توپ یا دو توپ


یک توپ پینگ پنگ در دست شعبده باز تبدیل به دو توپ می شود!


وسایل مورد نیاز : یک توپ سالم و یک نصفه توپ پینگ پنگ. نصفه توپ باید به اندازه ای باشد که وقتی روی توپ سالم قرار می گیرد به نظر یک توپ بیاید(شکل 1).


دستتان را طوری نگه دارید که نیمه توپ بطرف تماشاچیان باشد (شکل2) سپس با کمک انگشت وسط و سبابه توپ را از نیمه توپ جدا کنیــــد (شکل 3 و 4) و در بین دو انگشــت وسط و سبابه نگه دارید (شکل 5). می بایست هنگام اجرای عملیات، دست خود را آرام به بالا و پائین حرکت دهید تا حضار متوجه توپ نصفه نشوند. سپس همین حرکت را برعکس انجام دهید و نیمه توپ را روی توپ بگذارید. می توانید این بازی را چندین بار جلوی تماشاچیان به اجرا بگذارید.



15ـ چوب کبریت مغناطیسی


از دوستان خود بپرسید که آیا قادر هستند یک چوب کبریت سوخته را به سقف اتاق بچسبانند ؟


مسلماً هیچ کدام از عهده چنین کاری بر نمی آیند. حالا یک چوب کبریت را آتش بزنید تا کاملاً بسوزد، بطوریکه سوخته آن سالم باشد؛ سپس سر چوب کبریت سوخته ( محل گوگرد ) را به کمی آب دهان آغشته و به طرف سقف اتاق پرتاب کنید . . . چوب کبریت به سقف می چسبد !


چوب کبریت باید کامل بسوزد ولی سالم باقی بماند .


بچه ها مواظب باشند و از این نمایش صرف نظر نمایند .


برای اینکه کسی به رازتان پی نبرد، یک لحظه برگردید و سر چوب کبریت را با آب دهان آغشته نمایید.


برای پرتاب چوب کبریت به طرف سقف اتاق، فاصله و شتاب را هماهنگ کنید.


بهتر است قبل از اجرا چندین مرتبه تمرین نمایید تا هنگام نمایش به مشکلی بر نخورید.


16ـ هلال های عجیب


وسایل لازم: دو قطعه مقوا، یکی به رنگ قرمز و دیگری آبی رنگ


این دو مقوا باید مطابق شکل ( هلالی ) بریده شوند و از هر نظر مساوی و منطبق بر یکدیگر باشند. در ابتدا

دو مقوا را مطابق شکل کنار هم قرار دهید، یعنی قرمز در طرف راست و آبی در طرف چپ. حالا به نظر می رسد که آبی بزرگتر از قرمز است.


جای آن دو را عوض کنید. این بار قرمز از آبی بزرگتر به نظر می رسد.


سپس هر دو را بر روی هم منطبق کنید . . . می بینید که هر دو با هم برابر هستند.


17ـ تله پاتی و سینما


تماشاچی از بین پنج قطعه عکس مربوط به هنرپیشگان معروف جهان یکی را انتخاب می کند؛ سپس پنج قطعه عکس را به طور جداگانه در داخل پنچ پاکت ضخیم قرار داده و پاکتها را جا به جا و مخلوط می کند. حالا آنها را به ترتیب روی میز می چیند. شعبده باز به راحتی پاکت محتوی عکس انتخابی را پیدا می کند.


راز: چهار عدد از پاکتها (a,b,c,d) معمولی بوده و قسمت تا خوردگی لبه آنها در سمت چپ پاکت قرار دارد.



اما قسمت تا خوردگی لبه پاکت پنجم (e) در سمت راست است. با این وجود از نظر ظاهری هر پنج پاکت شبیه و یک اندازه است. هنگامی که تماشاچی یکی از عکسها را انتخاب کرد، شعبده باز ( ظاهرا ً) به طور اتفاقی و کاملاً طبیعی پاکت « e » را به او می دهد و درخواست می کند که عکس انتخابی اش را داخل پاکت بگذارد. حالا بقیه عکسها را نیز یکی یکی در چهار پاکت بعدی قرار داده و در هر پنج پاکت را بچسباند . در پایان شعبده باز با شناسایی پاکتها به راحتی پاکت محتوی عکس انتخابی را پیدا می کند.


با تهیه پاکت های مورد نظر می توانید بازیهای دیگری را ابداع نمایید و به جای عکس هنرمندان خارجی از هنرمندان و ورزشکاران ایرانی مورد علاقه استفاده نمایید.


18ـ تعداد برادران و خواهران


با کمی دقت می توانید تعداد پسران و دختران یک خانواده را حدس بزنید .


1- از یک نفر بخواهید که تعداد برادرانش را به اضافه 3 کند .


2- حاصل بدست آمده را در عدد 5 ضرب و عدد 20 را به آن اضافه کند .


3- حاصل به دست آمده را در عدد 2 ضرب و به تعداد خواهرها اضافه کند .


4- به حاصل، عدد 5 را اضافه و عدد 75 را از آن کم کند .


5- نتیجه را به شما بگوید .


6- عدد حاصل ( که دو رقمی است )، تعداد خواهران و برادران را مشخص می نماید.


7- عدد سمت راست تعداد خواهرها و عدد سمت چپ تعداد برادرها است.


مثال : شخصی 6 برادر و 3 خواهر دارد .


9=3+6 ( تعداد برادر به اضافه 6 )


45=5*9 ( ضرب کردن حاصل در عدد 5 )


65=20+45 ( جمع کردن حاصل با عدد 20 )


130=2*65 ( ضرب کردن حاصل در عدد 2 )


133=3+130 ( اضافه کردن تعداد خواهر ها به حاصل )


138=5+133 ( اضافه کردن عدد 5 به حاصل )


63=75- 138 ( کم کردن عدد 75 از حاصل ) عدد 63 نمایانگر 3 خواهر و 6 برادر است.


19ـ اعداد و سن


از یک نفر بخواهید که ارقام سن خود را با هم جمع کند ( نکته مهم این است که سن افراد معمولاً از دو رقم تشکیل شده ). سپس حاصل را از سن خود کم نماید و مجدداً عدد 4 را از حاصل بدست آمده کم کند. در پایان اعداد باقی مانده را با هم جمع بزند.


حاصل همیشه برابر با عدد 5 است. یعنی اگر این بازی در جمع دوستان و اقوام اجرا شود و همه با هم عملیات ریاضی را انجام دهند، همگی به عدد 5 می رسند!


برای مثال یکی از دوستان شما 42 سال سن دارد؛ پس باید عملیات ریاضی به این شکل انجام بگیرد :


6=2+4 ( حاصل اعداد سن )


36=6- 42 ( حاصل جمع سن یعنی عدد 6 از 42 سال کم می شود )


32=4-36 ( کم کردن عدد 4 از حاصل بدست آمده )


5=2+3 ( دو رقم حاصل با هم جمع می شوند )


20ـ پیراهن جادویی


شعبده باز یک داوطلب را به روی صحنه دعوت می کند، سپس دگمه های آستین و چند دگمه از جلوی پیراهــن او را باز می نماید. در یک چشم به هم زدن پیراهــن تماشاچی را از تنش بیرون کشیده و به هوا پرتاب می کند !؟


راز : شخصی که به روی صحنه می آید از دوستان وهمکاران شعبده باز است و کسی هم نباید از این موضوع مطلع باشد. شعبده باز قبل از اجرا و دور از چشم تماشاچیان، پیراهن نسبتاً گشادی را بر تن همکارش می کند (شکل 1و2) به طوری که از نظـر ظاهـر طبیعی جلوه کند (شکل3). هنگام نمایش کافــی است چنـد دکمه ای که پیراهن را نگاه داشته است باز کند تا پیراهن به راحتی از تن بیرون بیاید (شکل 4).



قبل و بعد از اجرا هیچ گونه تماسی با همکارتان نداشته باشید تا رازتان بر ملا نشود.


این نمایش را مابین بازی های دیگر اجرا کنید.


21ـ رقص توپ


ابزار: یک توپ پینگ پنگ _ یک تکه طناب که دو سر آن به وسیله نخ نازکی به هم متصل است.


توپ را در دهان خود و بین لبها قرار دهید.


یک سر طناب را با دست راست و سر دیگر را با دست چپ طوری بگیرید که نخ دیده نشود.


شست راست و چپ را بین طناب و نخ قرار دهید تا فاصله ای در حدود 2 سانتی متر ایجاد شود.


سر خود را به آرامی به پایین بیاورید و با احتیاط توپی را که در دهان دارید ( طبق شکل ) مابین طناب و نخ قرار دهید.


حالا توپ را روی طناب به حرکت در بیاورید، گاهی به سمت چپ و گاهی به سمت راست.



چون تماشاچیان از راز شما بی خبرند، گمان می کنند که توپ روی طناب حرکت می کند و این نمایش برایشان باعث تعجب می گردد.


22ـ خود کار مغناطیسی


ابزار این بازی فقط یک خودکار بیک است. قبل از اجرا به طوری که کسی متوجه نشود، دو انگشت سبابه و شست خود را با آب دهان خیس کنید؛ سپس در خود کار را چند بار به دور نوک خودکار بچرخانید (شکل 1) و آن را نزدیک به نوک خودکار کنید ( شکل 2). کافی است به وسیله دو انگشت مذکور به انتهای در خودکار کمی فشار وارد نمایید تا به طرف نوک خودکار بلغزد، پرتاب شود و روی آن قرار بگیرد (شکل 3).



هنگام اجرا چنین به نظر می رسد که در خودکار از قدرت مغناطیسی برخوردار است.


23ـ تاول های مرتاض


در جمع دوستان ادعا کنید که می توانید بدون هیچ واهمه ای آتش سیگار را روی انگشت خود بگذارید تا تاول بزند. سپس با آرامش و تبسم در جلوی چشمان حیرت زده دوستان، آتش سیگار را روی انگشت سبابه خود قرار داده و (ظاهراً) یک تاول ایجاد می کنید.


راز : قبل از انجام این نمایش و دور از چشم اطرافیان، سوراخ کلیدی را بین انگشت سبابه و شست بگیرید و آنقدر کلید را فشار دهید تا رَد سوراخ روی انگشت سبابه باقی بماند (شکل 1و2). حالا اگر به انگشت سبابه خود نگاه کنیــد (شکل 4) مثل این است که انگشــت شما تاول زده باشد. هنگام نمایش از اطرافیان فاصله بگیرید و وانمود کنید که آتش سیگار را روی انگشت سبابه تان می گذارید ( شکل 3). با کمی تمرین می توان قبل از اجرا انگشت را نشان داد که سالم است و بعد ...



مثلاً می توانید برای روشن کردن سیگار و به بهانه درآوردن فندک، دست خود را به داخل جیبتان که حاوی کلید است برده و رد سوراخ کلید را روی انگشت خود باقی بگذارید.


24ـ فکرخوانی با فنجان


شما می توانید نوع سکه ای را که حضار در زیر یک فنجان پنهان کرده اند، مشخص نمائید!


ضمن این که اتاق را ترک می کنید از مهمانان بخواهید سکه ای را به دلخواه در زیر یک فنجان قرار دهند. وقتی به اتاق برمی گردید با نگاهی عمیق و دقیق به فنجان، نوع سکه زیر فنجان را ( 100 ریالی _ 250 ریالی و . . . ) را اعلام می کنید.


راز : یک همدست در این شعبده بازی به شما کمک می کند. در فرصتی مناسب به دوست خود تعلیم دهید که با توجه به نوع سکه، دسته فنجان را در جهتی خاص نسبت به یک نقطه در اتاق، قرار دهد. مانند: درب ورودی، پنجره، یک تابلو بر روی دیوار و ...


برای مثال اگر سکه 100 ریالی است، دسته فنجان با زاویه 45 درجه نسبت به پنجره اتاق قرار گیرد.



25ـ ناپدید شدن دستمال


شعبده باز در یک چشم به هم زدن دستمالی را در مشت دست خود ناپدید میکند !؟


ابزار: یک دستمال کوچک ـ مقداری کش نازک و محکم _ یک عدد سنجاق قفلی _ یک توپ پینگ پنگ . قسمتی از توپ را بردارید تا بشکل یک ظرف توخالی در بیاید. سپس یک سر کش را به انتهای توپ و سر دیگر را به سنجاق قفلی گره بزنید ( شکل 1 ).



سنجاق را طوری پشت کت در زیر شانه چپ وصل کنید که توپ زیر لبه کت و نزدیک به جیب شلوار قرار گیرد. طول کش به باید به اندازه ای باشد که توپ از زیر کت بیرون نزند ( شکل 2 ).



اجرا: زمانی که دستمال را به تماشاچیان می دهید، با مهارت و در یک زاویه مناسب با دست دیگرتان توپ را در مشت خود قرار دهید و با آرامی دستمال را به طور کامل داخل توپ بگذارید. با گفتن سه شماره با دست دیگر روی مشت خود بزنید و توپ را رها کنید. با این حرکت، توپ با سرعت به زیر کت می رود و دستهای شما خالی می ماند و تماشاچی تصور می کند که توپ ناپدید شده است. اگر با این وسیله خوب تمرین نمایید اشیای دیگری به غیر از دستمال را نیز می توانید ناپدید کنید.


26ـ انگشتر معلق


یک رشته نخ معمولی را در یک محلول آب و نمک ( اشباع شده ) قرار دهید. حدوداً پس از نیم ساعت نخ را بیرون بیاورید و بگذارید خشک شود. حالا آماده هستید تا یک کار خارق العاده را به نمایش در آورید. یک سر نخ را به انگشتر سبک و کم وزن گره بزنید و آویزان نگاه دارید. سپس شعله کبریت را به محل اتصال نخ و حلقه نزدیک کنید. . . نخ می سوزد و تبدیل به خاکستر می شود اما حلقه نمی افتد و خاکستر سوخته نخ هم چنان حلقه را نگه می دارد .



27ـ عدد تکراری


1- یک عدد یک رقمی را ( به جز صفر ) انتخاب کنید . مثلاً : 4


2- عدد انتخابی را در عدد 37 ضرب کنید. ( 148=37*4 )


3- حاصل را در عدد 3 ضرب کنید. ( 444=3*148 )


مشاهده می کنید که حاصل، همیشه تکرار عدد انتخابی است.


28ـ اسم نامرئی


از دوست خود بخواهید که اسمش را روی یک تکه کاغذ بنویسد و آنرا آتش بزند تا خاکستر شود. کمی از خاکستر را پشت دست خود بمالید، ناگهان اسم دوستتان بطور شگفت انگیز و جالبی در پشت دستتان نمایان می شود.


راز : دور از چشم دوست خود و قبل از این که بازی را بخواهید شروع کنید، یک حبه قند را در دهان خود بگذارید تا خوب حل شود. سپس نوک خلال دندان یا چوب کبریت تمیزی را با آب قند آغشته کرده، اسم دوستتان را پشت دست خود بنویسید و صبر کنید تا خشک شود. البته این نوشته به صورت نامرئی است. در واقع فقط خود شما از این موضوع با اطلاع هستید و نباید کس دیگری متوجه راز شما بشود. حالا اگر خاکستر سوخته را به پشت دست خود بمالید و ماساژ دهید. نوشته نامرئی ظاهر و باعث تعجب می شود.


29ـ کشی که بریده نمی شود!


ابزار: یک حلقه کش نازک کاملاً نرم _ یک کارت ویزیت _ یک قیچی کُند



حلقه کش را دور کارت بیندازید. سپس کارت را با قیچی از یک طرف به طرف دیگر به گونه ای ببرید که مسیر قیچی عمود بر حلقه کش باشد. کارت دو تکه می شود، بدون آنکه آسیبی به کش برسد!


30ـ لیوان سحر آمیز


ابزار: یک عدد لیوان پلاستیکی از نوع مشبک و شفاف _ یک تکه ورق نازک استیل براق ( هم اندازه با قطر و طول لیوان ) به طوری که وقتی آن را داخل لیوان قرار می دهید، لیوان از وسط به دو قسمت مساوی تقسیم گردد؛ به جای ورقه استیل می توانید از آینه هم استفاده کنید.



با این لیوان می توانید دست به کارهای عجیب و شگفت انگیزی بزنید. برای مثال در یک طرف لیوان یک دستمال آبی و در طرف دیگر یک دستمال قرمز قرار بدهید و طوری لیوان را در مشت دست بگیرید که فقط یکی از دستمالها دیده شود. حالا با یک حرکت ماهرانه و با چرخاندن لیوان رنگ دستمال را عوض کنید . . . با تهیه این لیوان می توانید بازی های متعددی را اجرا نمایید. از جمله: پاره کرده و سالم نمودن تسبیح ـ ناپدید و ظاهر کردن اشیاء ـ تبدیل کاغذ به اسکناس ـ تبدیل دستمال به شکلات و ...


31ـ اسکناس فرمانبردار


یک اسکناس نو و تا نشده را از دوست خود بگیرید و درکف دست خود بخوابانید، سپس ادعا کنید که با نگاه نافذ خود می توانید لبه های اسکناس را به طرف بالا تا کنید . . .



راز : این بازی نیازی به ابزار و تردستی ندارد. کافی است اسکناس را در کف دست خود بخوابانید. بعد از چند لحظه لبه های اسکناس بر اثر گرمای دست آرام آرام به طرف بالا می آیند، بطوری که خودتان هم تعجب خواهید کرد . . . امتحان کنید !


32ـ تشخیص سن تماشاچیان


از دوست خود بخواهید که دور از چشم شما یک عدد دو رقمی را روی کاغذ نوشته و عدد یک ( 1 ) را از آن کم کند. حالا باقی مانده را در عدد 100 ضرب نموده و بعد سن خود را به آن بیفزاید. سپس عدد 9

را به حاصل اضافه کرده و در پایان عدد 1020 را از حاصل کم کند و باقی مانده را به شما بگوید.

شما دور از چشم دوستتان، نتیجه را با عدد رمز ( 1111 ) جمع و بلافاصله عدد انتخابی و سن او را اعلام کنید. دو عدد سمت راست سن شخص و عدد سمت چپ عدد انتخابی است.


33ـ قند شعله ور


اگر شعله کبریت یا فندک را به حبه قند نزدیک کنید، می بینید که حبه قند بر اثر حرارت شعله فقط ذوب می شود. حالا بطور پنهانی به گوشه ای از حبه قند کمی خاکستر سیگار بمالید و شعله کبریت را به آن نزدیک کنید؛ حبه قند شعله ور شده و نور افشانی می کند.



این عملیات را با دقت انجام بدهید.


بچه ها مواظب باشند.


34ـ طناب سالم می شود


شعبده باز طنابی را که بوسیله تماشاچیان از وسط قیچی شده است، دوباره سالم می کند!؟


راز : طنابی بطول یک متر تهیه نمایید. سپس یک تکه طناب کوچک 15 سانتی که دو سر آن به هم دوخته شده را در وسط طناب اصلی قرار دهید. حالا قسمت تا خوردگی دو طناب را طوری در دست خود نگه دارید که یک طناب معمولی به نظر برسد ( شکل 1 ).



از یک تماشاچی بخواهید که وسط طناب را قیچی کند ( منظور تکه طناب کوچک است ). آنگاه قسمت قیچی شده را در داخل کلاهی که روی میز است بگذارید ( شکل 2 )؛ زیر لب وردی بخوانید و طناب را سالم به تماشاچیان نشان بدهید.



برای اجرای این بازی باید تمرینات لازم را با دقت و ظرافت انجام دهید تا کسی متوجه تکه طناب کوچک نشود.


35ـ سنجاق در بینی


شعبده باز یک سنجاق قفلی درشت را به تماشاچیان نشان می دهد تا از نزدیک بررسی کنند. سپس سنجاق را از یک طرف بینی خود وارد و از طرف دیگر آن خارج می کند !!!


راز : شعبده باز دو سنجاق از یک نوع و یک اندازه به همراه دارد که یکی از آنها معمولی است ولی نوک سنجاق دیگر لحیم و از وسط بریده شده است. اندازه بریدگی باید به حدی باشد که بینی در آن جای بگیرد.



مسلماً در ابتدا و انتهای این تردستی، سنجاق معمولی را می بایست با مهارت تمام با سنجاق دستکاری شده تعویض کرد.


36ـ تله پاتی با مداد رنگی


شعبده باز در جمع تماشاگران اعلام می دارد که می تواند در مورد انتخاب تماشاچیان پیشگویی کند .


شعبده باز پنج عدد مداد با رنگهای مختلف را در مشت خود می گیرد و از یک داوطلب می خواهد که یکی از مدادها را انتخاب و رنگ آن را با صدای بلند اعلام نماید. شعبده باز به غیر از مداد انتخابی، چهار مداد دیگر را یکی یکی از داخل مشت خود بیرون می آورد و می گوید: « من از پیش می دانستم که شما این رنگ مداد را انتخاب می کنید » ! سپس مشت خود را باز کرده و مداد انتخابی را نشان می دهد که یک تکه مقوا به آن وصل شده و روی آن نوشته شده « شما این رنگ را انتخاب خواهید کرد » !



راز : شعبده باز قبل از اجرا، یک تکه مقوا را که رویش نوشته شده است: « شما این رنگ را انتخاب خواهید کرد »، به وسیله کش اسکناس به دور همگی مدادها گره می زند (شکل 1). هنگام نمایش، مجموع مدادها را طوری در مُشــت خود قرار می دهد که تکه مقوا به چشم نخورد (شکل 2). بعد از انتخـــاب مداد توسط تماشاچی، شعبده باز با مهارت و ظرافت چهار مداد دیگر را یکی یکی از مشت دست خود بیرون می آورد. با این حساب فقط مداد انتخابی می ماند و تکه مقوایی که به آن وصل شده است (شکل 3).


37ـ دستخط ارواح!


با آب لیموی ترش و تازه، نامه ای به دوست خود بنویسید. می بینید که وقتی آب لیمو خشک می شود، نوشته ها نیز محو می گردند.



حالا با یک مداد معمولی در بالای نامه بنویسید: « برای خواندن این نامه باید آن را با گرمای شعله شمع یا اجاق حرارت دهید »، سپس نامه را به آدرس دوستتان ارسال نمایید.



38ـ نقطه سرگردان


شعبده باز از یک داوطلب می خواهد تا بوسیله مداد، روی یک حبه قند نقطه ای بزرگ و پر رنگ رسم نماید. آنگاه حبه قند را درون لیوان آب یا چای می اندازد و کف دست داوطلب را ( مطابق شکلهای 1-2-3 ) روی دهانه لیوان قرار می دهد.




پس از چند لحظه وقتی که داوطلب دستش را از روی لیوان برمی دارد، نقطه ای را که روی حبه قند ترسیم کرده بود در کف دست خودش مشاهده می کند ( شکل 4 ).



راز : هنگامی که داودطلب نقطه را با مداد بر روی حبه قند رسم می کند، شعبده باز قند را می گیرد و با مهارت انگشت شست یا سبابه خود با اندکی فشار بر روی نقطه قرار می دهد تا اثر نقطه بر روی انگشت دست به جا بماند ( شکل 5 ).



بعد از اینکه قند را درون لیوان رها می کند به بهانه اینکه کف دست داوطلب را روی دهانه لیوان بگذارد، با زرنگی تمام انگشت خود را به کف دست داوطلب فشار می دهد ( شکل 2 ) تا اثر نقطه به کف دست او منتقل شود.


فراموش نکنید که از مداد پررنگ مشکی استفاده نمایید.


39ـ ضربدر کف دست


ابزار: برای اجرای این نمایش جالب فقط نیاز به یک قو طی کبریت دارید.


یک چوب کبریت را آتش زده و بگذارید تا نیمه بسوزد، سپس آنرا خاموش کنید. با چوب کبریت سوخته

پاره خط کوتاهی را در کف دست خود ( دقیقاً در محلی که شکل 1 نمایش می دهد ) رسم کنید. خطی که می کشید باید پر رنگ باشد. حالا دست خود را مشت کرده و این بار خط دیگری را در پشت دستتان بکشید( شکل 2 ). پس از چند لحظه خط پشت دست خود را پاک کنید ( شکل 3 ). حالا مشت خود را باز نمایید. در کف دست شما یک ضربدر دیده می شود ( شکل 4 ). بله ... به همین راحتی!


البته این اتفاق فقط در صورتی خواهد افتاد که پاره خط کف دست را پر رنگ و درست در محل مورد نظر کشیده باشید .


40ـ راز سایه ها


یکی از رشته های دیدنی و جالب شعبده بازی، تصویر سازی با سایه دست ها و انگشتان است.

در پایان 

هودینی شعبده باز

هری هودینی ملقب به سلطان و یک اسطوره در دنیای شعبده بازی دنیا متولد 24 مارس 1874 در بوداپست میباشد . نام اصلی او اریش ویس (Ehrich Weiss) بود . خانواده او دارای 7 فرزند بود . هری در سن 4 سالگی توسط خانواده اش از مجارستان به آمریکا آمد و در شهر آپلتون ساکن شدند . 


در سن 13 سالگی برای کسب یک زندگی بهتر به شهر نیویورک مهاجرت کردند و هری در آنجا برای کمک به هزینه های خانه در یک کارخانه گره زنی الیاف مشغول به کار گشت . همچنین در این مدت به ورزش شنا بسیار علاقمند بود و به آن روی آورد که بعدها همین ورزش به حرکات نمایشی او بسیار کمک کرد . 


اریک پس از مدتی فرا گرفت که می تواند با گره ها و طناب ها بازیهای خاصی انجام دهد که این عمل او را ترغیب کرد اولین نمایش خود را در نوجوانی به نام مرد طناب ها انجام دهد . او بعد از دیدن یک سری نمایش های شعبده بازی از یک شعبده باز فرانسوی به نام رابرت هودن Robert Houden به دنیای سحر و جادو علاقمند شد و یک نام مستعار بر اساس همان شعبده باز فرانسوی به نام هری هودینی برای خود انتخاب نمود . این امر مصادف شد با انجام کارهای حیرت انگیز و بی نظیر نمایشهای او که باعث شهرت عام و خاص او شد . 


هری هودینی ابتدا کار خود را با کارتهای سنتی و کم کم هنرنمائی با سکه شروع کرد که دوستان او مخصوصا دوست صمیمی اش جک او را بسیار تشویق کردند . این امر باعث شد هری شور و اشتیاق خاصی به انجام کارهای سخت تر پیدا کند و از آنجایی که اشنایی از قبل با طناب و گره داشت او را واداشت تا دست به انجام عملیاتی به نام فرار از طناب ها بزند .


 


آری او توانست در مدت کمی در انجام نمایش عملیات فرار از گره های طناب ها چنان شهرت کسب کند که همه برای دیدن نمایش فرار او در میدان شهر جمع میشدند . پس از مدتی هری انجام عملیات فرار خود را گسترش داده کار خود را فقط به باز کردن گره طناب ها معطوف نکرد . او فرار از جلیقه دیوانگان ( یک جلیقه مخصوص که تن فرد دیوانه کرده و آستین های آن از پشت گره میخورد ) را به بصورت آویزان سر و ته در شهر انجام داد . با انجام اینکار محبوبیت و شهرت او نامی شد . اما هنوز حس کنجکاوی و علاقه هری از تکنیک های فرار فروکش نکرده بود که قصد کرد بتواند به بازکردن قفل ها و رمزهای گاوصندوق ها بپردازد . او با اصرار فراوان در شهری بصورت یک شاگرد در یک کلید سازی مشغول به کار گشت و در این مدت توانست تکنیک های خاصی را در این زمینه کسب نماید . او حتی توانسته بود کلید های منحصر بفردی برای کار خودش ابداع کند که در آن موقع در نوع خود بی نظیر بود . 


هری هودینی باز هم پای خود را فراتر نهاد و برای یادگیری فنون بیشتر گره زدن به روی کشتیها و به سراغ ملوانان رفت و مدتی را در آنجا سپری نمود . زیرا او معتقد بود کسانی که به روی صحنه میآیند و دستان و پاهای او را گره میزنند آگاهی از تکنیک های گره نداشته و او قادر است براحتی آنها را باز کند اما ملوانان همیشه سخترین و پیچیده ترین گره های دنیا را میزدند و این امر کار فرار هری را با مشکل مواجه میکرد . هودینی آنقدر نمایش های متفاوت در زمینه فرار اجرا نمود که شهرت جهانی در این زمینه کسب کرد .


 


وی براحتی میتوانست فرار کند. بله او می توانست در عرض چند ثانیه از قوی ترین زنجیرها فرار کند. در سحرگاهی مردم نیویورک همه در کنار رودخانه ای جمع شده بودند تا شاهد نمایش مردی باشند که ادعا میکرد میتواند قفلها را باز کند. وی در حالی که سوار یک کالسکه زیبا بود و به مردم دست تکان میداد به کنار رودخانه آمد. چند افسر پلیس هم برای ایجاد نظم و کنترل صحت اجرای نمایش در محل حضور داشتند. وی در حضور افسران دستبند فلزی به دستانش زد و پاهایش و بدنش را با زنجیر قفل کردند. سپس او را داخل آب انداختند و او به زیر آب رفت. 


همه مردم با هیجان این صحنه را نگاه می کردند. بعد ازگذشت 59 ثانیه ناگهان هری هودینی از زیر آب بیرون آمد در حالی که زنجیرها در دستانش بود. این اوج محبوبیت او بود.



بعد از این زمان او دست به کارهای عجیب و محیرالعقول فراوانی زد. وی در 26 سالگی به اروپا رفت و همینجا بود که ملقب به سلطان فرار شد. در یکی از کشورهای اروپایی وی را با دستبند و غل و زنجیر کامل در درون یکی از سلولها زندان مرکزی شهر کردند و خود افسران زندان و خبرنگاران با هم به اتاق رئیس زندان رفتند و انجا منتظر مانند. هنوز چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که ناگهان در اتاق رئیس زندان باز شد و هری هودینی وارد اتاق شد. زندانبانان در حالی که خشک زده بودند مات و مبهوت با عجله وارد زندان شدند و تمام مناطق را چک کردند اما دستبندها و قفلها همه چیز سالم بود. او چگونه از این دستبندها فرار کرده بود؟


 


عملیات وی شامل فرار از قفس آهنی زیر آب ، فرار از گاوصندوق فولادی ، فرار از بشکه شیر و ... چندین عملیات بزرگ دیگر بود. وی قادر بود هر طوری که تماشاچیان او را گره زده یا به صندلی یا مکان خاصی میبندند خود را در عرض چند ثانیه آزاد و رها کند . او از بین قفل ها ، دستبندها ، گاوصندوق های بزرگ و زندانهای معروف دنیا بارها و بارها با تکنیک های شعبده بازی فرار کند . او در آن زمان نمایش عبور از دیوار را اجرا کرد و همچنین نمایش زنده بگور شدن را در مقابل مردم و بصورت کاملا زنده به اجرا گذاشت . 





در آن زمان افراد بسیاری بودند که ادعا میکردند روح ظاهر کرده و یا با دنیای مردگان در ارتباط هستند و هودینی مخالف 100% این امر بود و از اینرو او به مبارزه با عقاید خرافی در مورد روح پرداخت و کلک ها و فریب های مدیوم های کلاهبردار را برای مردم بیان کرد. کار به جایی کشیده بود که دیگر مدیوم ها و احظار کنندگان ارواح همه از هودینی فاصله گرفته تا نکند او راز کلک و حقه آنها را بر ملاء کند .


 


هودینی به کشورهای مختلف دنیا سفر میکرد و جدا از کسب مهارتها و تجربه های موفق خودش در این زمینه به اجرای برنامه های حیرت انگیز خود نیز می پرداخت . در این بین به کشور هندوستان زیاد سفر میکرد و به دیدن نمایش های مرتاضان هندی میپرداخت . پس از مدتی او مدعی شد بیشتر کارهای آنها کلک و حقه بوده و از تکنیک های شعبده بازی برای اجرای برنامه های خود بهره میبرند . او راز نگه داشتن نبض ، راه رفتن روی آتش ، طناب هندو و صدها بازی دیگر مرتاض های هندوستان را بازگو کرد . این امر باعث شد دیگر مرتاضان هندی جلوی او برنامه اجرا نکرده و اکثرا از بازگو شدن راز خود هراس داشته باشند . 



هودینی در سال 1926 در چندین برنامه خود مدعی شده بود می تواند ضربه یک مرد قوی بر روی شکم خود را تحمل کند و این نمایش را بارها انجام میداد . اما او برای این امر از تکنیک شعبده بازی استفاده میکرد ولی ناگهان روزی در سال 1926 بر اثر ضربه سنگین دانشجویی بر سر پشت صحنه تئاتر که به شکم وی وارد شد ، باعث پارگی آپاندیس او گشت و هری هودینی سلطان شعبده بازان دنیا درگذشت . در مراسم تشیع جنازه او یکی از دوستانش که زیر تابوت وی را گرفته بود گفت: من مطمئنم که هری همین الان از این تابوت فرار کرده و تو خانه داره قهوه می خوره .


 


اما مرگ هیچ راه فراری را برای این مرد بزرگ باقی نگذاشته بود. هری هودینی از دنیا رفت اما یاد او همیشه در بین مردم دنیا و مخصوصا جامعه شعبده بازان زنده خواهد ماند . او در نوع خود مردی بی نظیر و مبتکری منحصر بفرد در زمینه شعبده بازی بود . بطوری که بسیاری از بازیهای معروف او مانند عبور از دیوار و زنده بگور شدن و فرارهای مختلف و ناپدید کردن اجسام بزرگ را بعد از او شعبده بازان بزرگی چون دیوید کاپرفیلد ، کریس آنجل ، لنس بورتون و دیوید بلین انجام داده اند . آری اگر بخواهیم بطور واقع بینانه به این قضیه نگاه کنیم او پدر شعبده بازی و تردستان معروف الان چون کاپرفیلد و آنجل و بلین شاگردان او محسوب میشوند . 


هودینی در 4 نوامبر 1926 در قبرستان کوییز در شهر نیویورک به خاک سپرده شد .

روحش شاد و خاطرش جاویدان باد .


شعبده بازی

شعبده بازی

حجم: 2.24 مگابایت
توضیحات:

منتال اعداد

شعبده باز پاکتی روی میز میگذارد که ادعا میکند جواب این بازی را چند دقیقه پیش پیش بینی کرده است

سپس ۳ نفر را از بین تماشاچیان انتخاب میکند و دفتر چه ای به اولین نفر میدهد و میگوید یک عدد سه رقمی به دلخواه بنویسد و به نفر بعدی بدهد تا نفر آخر ...بعد یک نفر دیگر از تماشاچیان را انتخاب میکند و ماشین حسابی را در اختیارش میگذارد تا این سه عدد سه رقمی را با هم جمع کند سپس جواب را به تمامی بیننده هانشان میده

 شعبده باز با غرور در پاکت را باز میکند و عدد حاصل را به تمامی حضار نشان میدهد و عددی که در ماشین حسابشان میده نمایان بود همان عدد پیشگویی شده ی شعبده باز است 

شعبده باز مینشیند و شاخ های آنها را مینگرد....

راز:شعبده باز از قبل ان طرف دفترچه سه عدد سه رقمی مختلف مینویسد و با ماشین حساب آنها را جمع میکند و بر روی کاغذ مینویسد وآن را داخل پاکت میگذارد حالا شعبده باز حقه خود را اجرا میکند و وقتی تماشاچی را برای جمع آن به روی سن می آید طوری دفترچه را برعکس میکند که کسی متوجه آن نشود و کار تمام است...زیرا شما از قبل حاصل را حساب کرده اید و عدد تماشاچیان دیگر مهم نیستند .    


این شعبده را حتما برای دوستان اجرا کنید

با تشکر